اندیشه تازه ؛ از خبرنگار نوشتن سخت است، حرفهای است که همه دردهای جامعه را میداند و از طرفی درمان بیشتر آنها را نیز میداند، اما متاسفانه برخی به دنبال آن هستند که مجال سخن گفتن و ارائه برنامه را از او بگیرند.
خبرنگار که شدی با درآمد ثابت و بالا باید خداحافظی کنی، با نظم و ساعت باید خداحافظی کنی، حرفهای است که در عین حال که ظاهر آزادی دارد اما اسیر رنجها و دلنگرانیهای مردم است.
خبرنگار را نه بیپولی از بین میبرد و نه بینظمی بلکه اگر آزادی عمل و بیان را از او بگیرید درست مثل ماهی آزاد در قفس میشود.
شغلی که باید مصونیت قضایی و حمایت قانونی داشته باشد اما شاهد آن هستیم که کم نیستند خبرنگارانی که به دلیل صبر کم مسئولان و انتقاد ناپذیری آنها در کشور دارای پرونده قضائی شده اند و بعضا کارشان به زندان هم کشیده شده است.
البته در همه مشاغل و حرفه ها افراد سوءاستفاده گر وجود دارد و هستند خبرنگارنماهایی که با داشتن اطلاعات شخصی از دیگران اخاذی می کنند که اینها حتی خبرنگارنما هم نیستند زیرا اخلاق حرفه ای و رسانه ای را بلد نیستند.
قطعا قانون برای همه یکسان باید عمل کند. اگر انتظار داریم با مسئولانی که سبب عقب افتادگی جامعه شده اند برخورد شود باید با این افراد که جامعه رسانه ای را آلوده کردند و شان و منزلت آنها را به زیر کشیدند و برای چند ریال حاضر هستند هر کاری انجام دهند نیز به طور قاطع برخورد شود.
سالهاست وقتی به ۱۷ مرداد میرسیم بیان وعدهها برای خبرنگاران آغاز میشود اما مثل همه وعدهها در همان حد باقی میماند. از مسکن خبرنگاران تا حمایتهای مالی و معنوی و حتی استفاده از تجربیات این قشر باتجربه در اطلاعرسانی در ادارات و شرکتهای دولتی و نیمه دولتی…و فقط در این روز شاهد آن هستیم که جلسه و نشستی برگزار میشود و مدیران در بالادست نشسته و شروع میکنند به سخنرانیهای پرطمطراق که اگر نبود رسانه چه کسی حتی یک عملکرد ما را میدید و اینکه انتقادهای سازنده آنها چراغ راه برای ما مدیران در حل مسائل و مشکلات است. اما به وقت هدیه دادن و حمایت کردن حسابگر میشوند که آیا با تورم حساب کنیم یا با نبود بودجه در اداره مربوطه! بعد هم کارتهایی با مبالغ ناچیز و لوحهای تقدیر را با سری برافراشته که وظیفه خود در قبال خبرنگار انجام دادیم به دست این قشر پر زحمت و کم مزد میدهند.
حال سوال اینجاست روز خبرنگار که به یکباره در سال رخ نمیدهد چطور است که یسیاری از مدیران اظهار ناتوانی در برگزاری یک مراسم ساده و معمولی میکنند؟!
خبرنگاری حرفهای است که اهالی آن مثل بقیه حرفهها اهل اعتصاب و جمع شدن جلوی درب مجلس و وزرات خانه و استانداری برای گرفتن حق خود نیستند بلکه آمدهاند تا صدای مردم را با فریاد قلمشان به گوشهای سنگین مسئولان برسانند با آنکه میدانند تاوان حمایت از عدالت برخوردهای قانونی است و شاید حتی میلههای زندان باشد اما به رسالت خود عمل میکنند.
به جرات میتوانم بگویم که شاید خبرنگاری تنها حرفهای است که برای انجام فعل محکوم میشود و نه بخاطر ترک فعل…
خبرنگار چپ و راست ندارد برایش فقط اجرای عدالت اجتماعی در جامعه اهمیت دارد و اهل خودنمایی نیست. اینکه این خبرنگار و یا رسانه چپی است دشمن ما است و یا راستی است بر علیه ما است گمانم یا خبرنگار را نشناخته و یا آنکسی را که به عنوان خبرنگار معرفی میکند در واقع خبرنگار نیست…خبرنگار باید هم خودش و هم قلمش تاثیرگذار باشد نه اینکه مصلحت اندیشی کند، مصلحت اندیشی برای مدیران است. رسانه واقعی مصلحت اندیشی نمیکند و اطلاعرسانی درست انجام میدهد، اما متاسفانه در جامعه ما این اطلاعرسانی را کینه ورزی تلقی میکنند و گمان میکنند که اگر بر خبرنگار سخت بگیرند عملکردشان بهتر نوشته میشود غافل از آنکه امروز اگر از رسانهها حمایت نکنند رسانههای بیگانه بدون هیچ ترس و واهمه و تهدیدی شروع به بیان مطالبی میکنند که گاها اطلاعاتشان غلط است و مردم به جای اعتماد به اطلاعات داخلی، رسانههای خارجی را مرجع قرار میدهند.
امیدواریم روزی برسد که مدیران و مسئولان به خبرنگاران اعتماد کنند و مطالبه گریهای آنها را به حساب دشمنیهای شخصی قلمداد نکنند…
در پایان به عنوان یک خبرنگار این روز را به همه خبرنگاران آزاده و آزاد اندیش تبریک میگویم.
یادداشت : ام البنین فتوحی سدهی_ فعال فرهنگی و رسانه ای
ثبت دیدگاه