اندیشه تازه ؛ عبارت “مهریه رو کی داده کی گرفته” به یک ضربالمثل تلخ در فرهنگ ایرانی تبدیل شده است که از یک سو به عدم پرداخت این دِین از سوی بسیاری از مردان و از سوی دیگر به استفاده از آن به عنوان اهرمی برای دریافت حقوق دیگر از سوی زنان اشاره دارد. اما واقعیت امروز جامعه ایران نشان میدهد که این عبارت، دیگر یک شوخی یا یک امر بعید نیست. شمار بالای زندانیان مهریه و پروندههای قضایی مرتبط با آن، گواهی بر این مدعاست که مهریه هم “داده” میشود و هم “گرفته” میشود، هرچند این فرآیند با چالشها و آسیبهای اجتماعی و خانوادگی فراوانی همراه است.
قوانین مربوط به مهریه در ایران، مانند بسیاری از قوانین دیگر، دارای نقاط قوت و ضعفی است. در جامعهای که زنان از نظر اقتصادی و فرصتهای شغلی در موقعیت برابری با مردان قرار ندارند، مهریه میتواند به عنوان یک پشتوانه مالی حداقلی برای زن پس از طلاق یا در طول زندگی مشترک عمل کند. در برخی موارد، مهریه از ماهیت اصلی خود که یک “هدیه” و “دِین” است، خارج شده و به ابزاری برای فشار بر زوج و خانواده او تبدیل میشود.
در بسیاری از موارد، مهریههای تعیین شده هیچ تناسبی با توانایی مالی زوج در زمان عقد و یا در طول زندگی مشترک ندارد. این امر منجر به ایجاد تعهدات مالی غیرقابل پرداختی میشود که در نهایت به اختلافات خانوادگی و قضایی میانجاد.
مهریههای سنگین و ترس از عواقب حقوقی آن، یکی از عواملی است که به عنوان مانعی برای ازدواج جوانان، به ویژه پسران، مطرح میشود.
وضعیت مهریه در ایران یک مسئله چندوجهی است که ابعاد حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را در بر میگیرد. در حالی که مهریه میتواند به عنوان یک حق و پشتوانه برای زنان عمل کند، قوانین فعلی و نحوه اجرای آن چالشها و آسیبهای جدی را نیز به همراه داشته است. اصلاح قوانین در جهت متناسبسازی مهریه با توانایی مالی زوج، کاهش ضمانت اجرای کیفری و تمرکز بر جنبه حقوقی آن و همچنین ترویج فرهنگ گفتگو و توافق در ابتدای ازدواج، میتواند به کاهش تنشها و آسیبهای ناشی از این پدیده کمک کند. در نهایت، هدف باید ایجاد تعادل بین حقوق زنان و جلوگیری از فروپاشی خانوادهها و مشکلات اجتماعی ناشی از قوانین ناکارآمد باشد.
یادداشت؛ فرهاد خراسانی
وکیل پایه یک دادگستری
ثبت دیدگاه