به گزارش اندیشه روز ؛رسانه و روابط عمومی به رغم تفاوت هایی که در مضمون و فرم دارند اما از تاریخچه کم و بیش مشابهی برخوردار هستند . شاید همین اشتراک این دو نهاد برآمده از رسانس و انقلاب صنعتی است که در توسعه شهر نشینی و تعمیق فرهنگ شهری روابط عمومی را واجد اصالت و اهمیت راهبردی می کند . به صورت کلی روابط عمومی برای انعکاس تحولات و اطلاع رسانی و همچنین ارتباط با مخاطب به ابزار هایی نیاز دارد که نافذ ترین و مهمترین آن رسانه است .
بدیهی است که رسانه هم برای ارتباط موثر و کارآمد با جامعه مخاطب خود به محتوایی نیاز دارد که بخش عمده ای از جذاب ترین و راهبردی ترین آن را روابط عمومی ها تولید می کنند . به یک معنا دیالکتیک تولید و توزیع را می توان صورت و نمایی از ارتباط استراتژیک رسانه و روابط عمومی تلقی کرد .
معتقدم از مهمترین عللی که ارتباط رسانه و روابط عمومی را دستخوش نوعی ناهماهنگی و حتی فراتر از آن دچار تعارض کارکردی می کند این است که روابط عمومی به دنبال تقویت و برجسته کردن نقاط قوت سازمان و یا ساختار متبوع خود است در حالی که عمده وظیفه رسانه معطوف به تاکید بر نقاط ضعف است که البته این موضوع هم به عدم آشنایی هر دو نهاد با محدویت های یکدیگر و برآمده از نوعی تباین جعلی و برساخته بر می گردد .
در این کانتکست به ضعف آموزش حرفه ای هم در رسانه و هم در روابط عمومی هم می توان پرداخت که عمدتا در بحث نیروی انسانی در روابط عمومی ها نمود پیدا می کند که دغدغه ای راهبردی و مهم در نهاد روابط عمومی محسوب می شود.
به هر حال با توجه به اینکه روابط عمومی در جهان امروز از راهبردی ترین بخش های هر سازمانی محسوب می شود که در بستر هدف کلان ارتباط بیرون و درون ساختار ها و مجموعه ها فعالیت می کند به نظر می رسد رسیدن به یک تفاهم مشترک و راه حل اساسی با مشارکت فعالین هر دو عرصه می تواند این ضعف تاریخی را به نوعی برطرف کند .
در عرصه مدیریت شهری بدون شک روابط عمومی ها نقشی بی بدیل در تحقق اهداف و سیاست ها بر عهده دارند.این نقش و تاثیر گذاری تا حدی است که اگر جهان امروز را جهان انقطاع و نه عصر هویت بنامیم می توان روابط عمومی را پدیده ای با رسالت های بزرگ معرفی کنیم که توسعه آن و پیشرفت فرمالیک و مفهومی آن به نوعی نشانه ای از میزان و عمق توسعه یافتگی سازمان ها و حتی جوامع تلقی می شود .
چه با نگاهی هستی شناسانه و چه با نگرشی معرفت شناختی سعی کنیم روابط عمومی ها را تعریف کنیم نمی توانیم جهان نو و مناسبات جدید و معادلات نو ظهور را بدون درک درست از جایگاه روابط عمومی بفهمیم و برای نیاز های تازه نسخه ای شفابخش و موثر تجویز کنیم .
معتقد هستم فرهنگ سازی فراتر از وظایف عادی و جاری روابط عمومی ها می تواند به عنوان کارویژه اصلی معرفی شود و ضرورت دارد در یک نکاه استراتژیک مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرد . به یک معنا علاوه بر سرعت در اطلاع رسانی ، دقت در انتقال تحولات و صداقت در بیان رویداد ها ، باید روابط عمومی را از یک اداره به یک نهاد مهم فرهنگی ارتقا بدهیم که در فرهنک سازی و حتی اصلاح رویه های نادرست جایگاهی بی بدیل را به خود اختصاص دهد.
ابوذر ترابی
تحلیلگر مسائل شهری
ثبت دیدگاه