اگر میخواهید به فرزندتان کمک کنید که از این پیشداوری منفی دست بردارد هنگام صحبت با او از جملاتی مثل «درکت میکنم» بیشتر استفاده کنید. مجبور نیستید که درباره هرچیزی با آنها موافق باشید اما میتوانید درکشان کنید. استفاده از این عبارت به نوجوانتان کمک میکند تا بین «درک کردن» و «موافق بودن» فرق بگذارد و به شما نیز کمک میکند تا به ایدهها، افکار و احساسات فرزندتان احترام بگذارید. این عبارتها مثل بوم رنگ عمل میکند، مطمئن باشید که بازخورد مثبتش به خودتان برمیگردد. اگر فرزندتان کاری مخالف میل شما انجام داد و برایتان سخت بود به او بگویید که درکش میکنید، به او بفهمانید احساسی را که نسبت به آن عمل دارد، درک میکنید.
سعی کنید در بیان عقیده خود درباره عملکرد فرزندتان کمی تأمل کنید. اگر در ارتباط با او به مشکلی برخوردید، از خودتان بپرسید : «چطور میتوانم سؤالم را بپرسم که احساس نکند سرزنشش میکنم.». شما نیز بهعنوان مادر و پدر باید متناسب با سبک تربیتی تان به همین شیوه عمل کنید.
والدینی در ترغیب فرزندانشان به مدرسه رفتن موفق اند که به آنها کمک می کنند از همهٔ ظرفیت های خود، مثل دوست یابی، یادگیری از هم سن و سال ها، بازی کردن، ابراز وجود کردن و… استفاده کنند.
اگر فقط بر درس خواندن و بدتر از آن نمره گرفتن تأکید شود، بسیاری از فرصتها را از فرزندشان می گیرند و آنچه می ماند، تحمل یک نظم سخت در محیط مدرسه، رقابت بر سر هر نیم نمره، وحشت از شکست خوردن خود و پیروزی دیگران است.
این روند باعث از دست رفتن همهٔ آن تجربیاتی می شود که می توانست برای دانش آموزان بسیار لذت بخش و مفید باشد.
برای موفقیت فرزندتان
در مدرسه : هیچ وقت از یک بچه با گفتن «تو خیلی باهوشی» یا «تو خیلی زود مطالب را میگیری» تعریف و تمجید نکنید. به جای آن، تلاش یا شیوه او را با گفتن این جمله که «پیشنهاد هوشمندانهای دادی» یا «وجودت مایه افتخار من است»، تحسین کنید.
در ورزش : به جای گفتن «تو ذاتا ورزشکاری» بگویید : واقعا خیلی خوب تمرین می کنی» بهجای پرسوجوی اینکه آیا «برنده شدی» بپرسید «می دونم همه تلاشت را کردی؟» استعداد ژنتیکی رشد پیدا میکند، مگر اینکه طرز تفکر شما به سمت موفقیت برود و رشد یابد.
سر میز شام : به جای این سئوال همیشگی «امروزت را چگونه گذراندی؟» (که همه به طریقی از آن وحشت دارند) بپرسید :«امروز چه چیزی یاد گرفتی؟ «یا اشتباهی مرتکب شدی و که آن چه چیزهایی آموخته باشی؟» و مسایل و مشکلاتی را که با آنها درگیر هستید و با آنها دست و پنجه نرم میکنید را با شور و اشتیاق توضیح دهید«تلقین اشتیاق برای یادگیری.
در برنامهریزی : تنها از هدفهایی که بچههایتان دارند نپرسید؛ بلکه درباره برنامههایی که برای رسیدن به اهدافشان دارند پرسوجو کنید.
در شکست و ناکامی : به خودتان این اجازه را ندهید که به فرزندانتان لقبهایی مثل بازنده، شکستخورده و احمق یا دست و پا چلفتی نسبت دهید. هیچ وقت اجازه ندهید که شکست از یک عمل به یک شناسه تبدیل شود. همچنین به فرزندانتان برچسب نزنید. نگویید این یکی یک هنرپیشه است و این یکی یک دیوانه کامپیوتر. هر کسی میتواند هر شغلی داشته باشد، به شرط رعایت اخلاق و هنجار اجتماعی!
در شک و تردید : اگر متوجه شدید که فرزندتان به اینکه میتواند بهتر باشد شک دارد، از او بخواهید به کسانی فکر کند که تواناییهای کمی داشتهاند ولی حالا به طرز شگفتآوری از همه پیشی گرفتهاند یا زمانهایی را به او یادآوری کنید که کسانی را دیدهاید که چیزهایی را یاد گرفتهاند که باورکردنی نبوده است.
دکتر سارا موسوی
مشاور و روان درمانگر
رشت. گلسار. روبروی خیابان ۹۸
ساختمان کاسپین. طبقه ششم. کلینیک آفرینش
۳۲۱۱۲۰۲۲_۰۱۳
ثبت دیدگاه