به گزارش پایگاه خبری اندیشه روز و به نقل از برنا ؛ محمدرضا زائری در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: دوستی نقل کرد؛ خانمی از ایرانیان ساکن خارج کشور که برای بازسازی حرمهای مطهر در عراق کمک مالی قابل توجهی کرده بود اصرار زیادی داشت که سردار سلیمانی را فقط برای چند دقیقه ملاقات کند.
مسؤولان امر به خاطر ملاحظات امنیتی و نیز سر و وضع ظاهری آن خانم تردید داشتند که در میان گرفتاریهای شدید سردار این موضوع را مطرح کنند. اما وقتی ایشان از درخواست ملاقات مطلع میشوند دستور میدهند در فاصله کوتاه حضور او در ایران وقتی کوتاه تنظیم شود.
زمانی که آن خانم به نزد ایشان میآید و رفتار متواضعانه و محبتآمیز او را میبیند میگوید: حالا که این قدر بزرگواری کردید میشود اجازه بدهید یک درخواست دیگر داشته باشم؟ میخواهم شماره یک نفر را بگیرم تا با شما صحبت کند، فقط قول بدهید ناراحت نشوید و من هم قبل از مکالمه او را معرفی نکنم! با این که اطرافیان سردار اصرار میکنند که این کار انجام نشود، ایشان قبول میکند و آن خانم شماره را میگیرد و گوشی را به سردار میدهد.
ناگهان شخصی از آن سوی خط میگوید: سلام آقای سلیمانی، من گلشیفته فراهانی هستم!
سردار با تعجب به سخن او گوش میدهد و او بسیار اظهار ارادت و احترام به ایشان میکند و شجاعت و صلابت ایشان را میستاید. وی به سردار میگوید شما یک نفر کسی هستید که من به عنوان یک ایرانی به او افتخار میکنم و با تمام وجود دوستش دارم.
سردار هم ضمن تشکر با زبانی محترمانه و مهربانانه او را به توجه به مصالح کشور و جایگاه جمهوری اسلامی در جهان و صف آرایی دشمن در مقابل ایران و اسلام توصیه میکنند و به او میگویند شما دختر ما هستی و فرزند این آب و خاک هستی، مراقب باش که هرجا هستی مصلحت این کشور و نام ایران را در نظر بگیری. (نقل به مضمون)
بعد از انتشار یادداشت “حاج قاسم و گلشیفته” که منجر به حذف صفحه من در اینستاگرام هم شد، غیر از بازتاب های مثبت متعدد، شاهد دو گونه واکنش منفی بودم که از دو طرف مانند دو لبه قیچی یک هدف را تعقیب می کنند.
گروهی از ارادتمندان سردار شهید در داخل این موضوع را موجب وهن سردار می دانند و مثل همیشه اصرار دارند او را تنها در یک چارچوب و قالب ثابت و کلیشه ای برای خود حفظ کنند. تصور و عقیده شان این است که سردار دلها هرگز با یک هنرپیشه “معلوم الحال” حتی در حد یک مکالمه تلفنی سخن نمی گوید و اصلا قابل قبول نیست که کسی مدعی شود که شهید سلیمانی حاضر شده باشد به تماس چنین زنی جواب بدهد!
حتی این دوستان وقتی از صحت منبع خبر مطلع می شوند، باز هم نمی توانند به آسانی. آن را بپذیرند و چنین موضوعی را توهین به شخصیت سردار تلقی می کنند!
لبه دیگر قیچی جریان مخالف نظام و دشمنان جمهوری اسلامی هستند که به دلایل مختلف از شهید سلیمانی کینه دارند و نمی توانند محبوبیت گسترده و عمومی او را در میان طبقات مختلف جامعه ببینند و اصرار دارند که سردار سلیمانی را در قامت یک نیروی نظامی که در سوریه و عراق مشغول خشونت و آدمکشی بوده معرفی کنند و نمی توانند شخصیت عاطفی و سیمای مهربان سردار را ببینند و بپذیرند.
مطلع شده ام که دارند فشارهای زیادی هم روی خانم گلشیفته فراهانی می آورند که او را به تکذیب این موضوع مجبور کنند (که البته تا این لحظه موفق نشده اند)، زیرا به خیال خودشان اعلام چنین نمونه هایی تصویر منفی و سیاهی که از سردار ساخته اند به هم می ریزد!
نتیجه نهایی هر دو رویکرد و حاصل عملکرد هر دو جریان کاملا واضح است؛ گسترش فاصله عمومی و تعمیق شکاف های اجتماعی و افزایش تنش ها و درگیری ها و کینه ورزی ها ( مانند آنچه متاسفانه به تازگی میان یک خانم با شخص روحانی در قم رخ داد و فیلم آن به شکل گسترده پخش شد)
در این میان کسانی که می کوشند با توش و توان اندک خود شمعی از آشنایی برافروزند و در این تاریکی های رو به تزاید، اندکی روشنایی مهر و دوستی بسازند، بیش از گذشته در میان دو تیغه این قیچی خُرد و مجروح می شوند!
انتهای پیام
ثبت دیدگاه