به گزارش پایگاه خبری اندیشه روز ؛ در سالهای اخیر بهرهبرداری غیر اصولی از منابع طبیعی باعث افزایش تخریب محیط زیست شده و عدم برنامه مناسب در حوزههای کشاورزی، دامداری و صنعت و به روز نکردن این سه عامل موجب فقیر شدن و تخریب فزایندهتری شده است.
متأسفانه در دهههای اخیر آنچه در صنعت کشاورزی نادیده گرفته شده حسابداری سبز بوده است. حسابداری زیست محیطی نگرشی است که افراد را قادر میسازد به اهمیت حفظ محیط زیست و استفاده از روشهای بهینه و استفاده منطقی از منابع و حفظ و محیط زیستگرایی بیشتر توجه کنند.
در کشورهای توسعهیافته به خصوص کشورهای دارای فقر منابعی همچون آب و خاک از این دانش استفاده بهینه میکنند. ایران با توجه به اقلیم خشک و کمبود بارندگی، محیط زیست شکنندهای دارد و در دهههای اخیر با توجه به عدم آگاهی مدیران و تصمیم گیران در رأس وزارت نیرو و شعارهای مخرب همچون خودکفایی محصولات کشاورزی و سد سازی های بی حساب و کتاب موجبات نابودی محیط زیست به خصوص منابع آبی کشور، (آبهای سطحی و آبهای زیر زمینی) فراهم شده است.
در این سالها به اصلاح تلاش شده با گسترش کشاورزی سطح زندگی روستاییان بالاتر رود ولی عدم برنامه درست موجب فقیر تر شدن این قشر از جامعه شده و همچنین نابودی اراضی کشاورزی روندی رو به رشد و سرعت پیدا کرده است.
در نخستین مرحله برای حل این مشکل باید برنامه آمایش سرزمین در استانهای مختلف تهیه میشد و از روشهایی چون حسابداری سبز استفاده میکردیم، خیلی ساده بگویم. یعنی با توجه به مقدار آب، نوع خاک، میزان بارندگی و همچنین مقدار رطوبت ارزیابی میکردیم کدام محصول شرایط کاشت در آن منطقه و به چه میزان را دارد. نه اینکه در استانهای خشک و کم آب مثلاً برنج و یا هندوانه کاشته میشود.
این امر وظیفه جهاد کشاورزی بود که متأسفانه با بی برنامه گی و عدم دانش و توان مدیریتی نتیجه مخرب امروز را در پی داشته، نه تنها به خودکفایی نرسیدیم بلکه به نابودی و فقیر شدن مردم مناطق مختلف را دامن زده شد و هر چقدر مردم فقیر تر شوند فشار و بهرهبرداری بیشتری از زیست بوم آن منطقه وارد شده و سبب نابودی منابع طبیعی آن جغرافیا میشود.
در تمام دنیا عامل تخریبهای محیط زیستی، به عبارت ساده بهرهبرداری نادرست از منابع طبیعی آن منطقه دامداری سنتی است. دامداری سنتی در دو بخش دام سبک و سنگین خلاصه میشود (گوسفند، بز، گاو، گاومیش) که در ایران متأسفانه بدون ارزیابی و عدم توجه به مقدار پوشش گیاهی در مراتع موجبات تخریبهای جبران ناپذیر فراهم شده است.
این موضوع در تمام استانها قابل لمس است. در شمال کشور دیگر جنگلها زادآوری خود را از دست داده و رو به پیری نهاده و از صحنه روزگار حذف میشوند. دولتها به خاطر فشارهای اقتصادی برنامه درستی برای بهبود و صنعتی کردن دامداری نداشته و همچنین حمایت چندانی هم نمیکنند. با کمی تأمل در این زمینه به این نتیجه می رسیم که فقر پوشش گیاهی و نابودی محیط زیست فقیر شدن دامداران سنتی را به دنبال دارد.
از سوی دیگر در بخش صنعتی نیز وضعیت همین است و با نگاه اجمالی به مناطق صنعتی ایران میتوان عمق فاجعه را پی برد. عمده مناطق صنعتی ایران در مناطق خشک و کم آب واقع شده، صنایعی که اتفاقاً بسیار به آب نیاز دارند. صنایع کاشی سازی در استان یزد، صنایع فولاد در استان اصفهان از جمله این صنایع هستند. نتیجه این بی تدبیری، چیزی جز فشار به محیط زیست، خشکسالی، درگیریهای منطقهای و فرا منطقهای برای منابع آبی و در نهایت فقر مردم ندارد.
تخریب محیط زیست رابطه مستقیمی با فقر دارد ما در مرحله فروپاشی محیط زیست ایران قرار داریم چرا که به بهانه خودکفایی کشاورزی و دامداری و همچنین استقرار بی حساب و کتاب صنایع نه تنها به شعارهای خود نرسیدیم بلکه زمینه نابودی منابع را هم فراهم کردیم. امروز نیازمند جراحی بزرگ محیط زیستی هستیم.
ثبت دیدگاه