به گزارش پایگاه خبری اندیشه تازه ؛ درگذشته شکلی از برده داری در چارچوب خانواده در برخی از فرهنگ ها بوده که تصور میشد دهه هاست از بین رفته اما همچنان در بین برخی از خرده فرهنگ ها و آن قشر از جامعه که سطح آگاهی کمتری دارند همچنان وجود دارد.
در باور خانواده هایی که شکلی از برده داری در آنها حاکم است، خانواده به بهانه آنکه نگران آینده فرزند است، به بهانه اینکه فرزند قدرت تشخیص خوب و بد خود را ندارد ( صرف نظر از سن و جنسیت و سطح سواد و درآمد فرزندان) او را تبدیل به برده ای می کنند که اگر غیر از آنچه که والدین می پسندند رفتار کند محبت و امکاناتی را که خانواده در اختیار وی قرار داده از او سلب می کنند.
این والدین برخلاف ماسک عاطفی که بر چهره دارند اتفاقا به شدت عاری از عاطفه و بی رحم هستند، چرا که جریان محبت آنان همیشه و در همه حال جاری و ساری نیست بلکه مشروط به گوش به فرمان بودن فرزند است و محبتی که مشروط به فرمانبری باشد، عشق نیست، فقط برده داری و دیکتاتوری تام است.
به عبارت دیگر عشق و امکانات در این خانواده ها برابر با تن دادن به بردگی است.
امروزه واژه خانواده سمی بسیار باب شده اما برای آنکه حق مطلب ادا شود تصور میکنم نظام برده داری مناسب ترین واژه برای رفتار این والدین است.
فرزندان این والدین اگرچه به ظاهر خوشبخت به نظر می رسند اما در اساس انسانی که بنده ی خواسته ها و امیال دیگری ست انسان خوشحال و خوشبختی نیست چرا که ذات انسان به دنبال آزادگی و آزادی ست شاهد این مدعا انسانهایی هستند که قرنها با استثمار و برده داری مبارزه کردند.حتی پیامبران به عنوان بشیر و نذیر، قوم خود را راهنمایی می کردند.
شاید وقت آن رسیده آگاهی جامعه در رفتارهای خانوادگی بیشتر شود و رفتار والدین به عنوان کنترلگر های تباه کننده مورد نقد اساسی قرار گیرد.
یادداشت : پریسا پرشاد_ فعال فرهنگی و رسانه ای
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه