تیم ملوان بندرانزلی اولین بازی خود را در لیگ برتر فوتبال ایران برد. خبری که برای تک تک شهروندان انزلیچی و هوادارانش لذتبخش است. در طول تاریخ فوتبال بندرانزلی، سرمربیانی بومی مثل بهمن صالحنیا، نصرت ایراندوست، محمد احمدزاده، فرهاد پورغلامی و همچنین مازیار زارع همواره نامهای پرافتخار بودهاند و وقتی که تیم ملوان در مسابقات با سرمربیهای مذکور که پرورش یافته مکتب ریشهدار ملوان بودند برنده میشد شوق و شعف انزلیچیها چند برابر میشد، اما این باعث نمیشد که مردم و کارشناسان وقتی تیم ملوان با سرمربیهای غیربومی بازی را میبردند، ابراز شادی و افتخار نکنند. علت طرح این موضوع این است که برنده شدن تیم، هدف مدیران، بازیکنان ملوان و همچنین تماشاچیهای انزلیچی است.
اما وقتی تیم با سرمربی غیربومی شکست میخورد آنگاه به تحلیل تیم میپرداختند که چرا سرمربی بومی نیست؟ چرا بازیکنان بومی در تیم نیستند یا چرا بازیکنان بومی در سایر تیمها بازی میکنند؟ در اینجا میخواهم یک ضربالمثل چینی را بیان کنم تا موضوع ملموستر شود؛ چینیها میگویند «مهم نیست گربه سیاه باشد یا سفید مهم این است که گربه موش بگیرد!» لذا باتوجه به مقدمه ذکر شده و مطلب مهم دیگری که در ذیل توضیح خواهم داد ما به ترکیب تیم یا کابینه فکر میکنیم یا به عبارت دیگر ترکیب کابینه اولویت است. گرچه اگر کابینه موفق نشد بعدها حتما تحلیل و آسیبشناسی درخصوص اجزای کابینه اولویت میشود و تکتک اعضای کابینه مورد تحلیل جدی قرار خواهند گرفت. میدانیم اولویت کشور اول سیاست خارجی کشور یا اصطلاحا تنشزدایی خارجی است و دوم حل مسائل بحرانی یا ابرچالشهای اقتصادی کشور است. باز میدانیم که کلید حل مسائل اقتصادی، اقتصادی نیست بلکه حل مسائل سیاسی است تا زمانیکه به رفع تنشها نپردازیم تا زمانی که مشکلات نظامهای بانکی یعنی نقل و انتقال بانکی رفع نشود تا زمانیکه فروش نفت به روال عادی یا بدون تخفیف انجام نگیرد، هزینه تجارت مثل سنوات گذشته صعودی و افزایشی خواهد بود و مردم هزینه آن را در قالب تورم میپردازند.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه