اندیشه تازه ؛ “صبا صارمی”، لی لی، قایم باشک یا حتی گرگم به هوا، بازیهایی نامآشنایی هستند که هر کودکی حداقل یک بار آنها را بازی کرده است. اما این روزها نامهای جدیدی از زبان کوکان شنیده میشود که گاها حتی به گوش بزرگترها آشنا هم نیست.
پابجی، کال آف دیوتی و صدها نام دیگر که بیانگر بازیهای دیجیتالی پلی استیشن، رایانه یا موبایل است. این بازیها نه تنها در میان کودکان رواج یافتهاند، بلکه با کمرنگ شدن بازیهای فیزیکی و سنتی بیش از پیش بر روح و جسم کودکان تاثیر میگذارند.
اگرچه این بازیها با داستانهای پشتشان میتوانند توانایی حل مسئله و مدیریت را در کودکان تقویت کنند، اما با این وجود نباید تاثیرات منفی و مخرب این فضا را فراموش کنیم.
به بهانه روز جهانی کودک گفتوگویی داشتیم با زهرا خزایی، روانشناس کودک و نوجوان، در خصوص تاثیرات بازیهای دیجیتالی بر هویت و سلامت روان کودکان.
خزایی به خبرنگار برنا گفت: بازیهای دیجیتال امروز صرف ابراز سرگرمی نیستند، ممکن است در دنیای امروز به نوعی محیط اجتماعی فرهنگی و حتی هویتی برای کودکان تبدیل شود و کودک در این فضا تجربه انتخاب قدرت، شکست و پیروزی را دارد؛ همین موضوعها عناصر اصلی شکلگیری حس هویت در کودک هستند.
وی افزود: کودکان در بازی دیجیتالی نقشهایی را تجربه میکنند که شاید در دنیای واقعی به آن دسترسی ندارند. مثلاً میتوانند نقش یک ناجی یا نجات دهنده داشته باشند و رهبر یا قهرمان بودن را در بازی تجربه کنند.
خزایی خاطرنشان کرد: اگر این تجربهها متعادل و همراه با گفتوگو با والدین باشد میتواند به رشد خودپنداره و عزت نفس کودک کمک کند، اما در نبود هدایت و گفتوگو ممکن است کودک به هویتی وابسته به فضای مجازی یا خود خیالی برسد که با واقعیت معمولاً فاصله دارد.
وی با تاکید به تاثیر مثبت و منفی بازیهای دیجیتالی میگوید: بازیهای دیجیتالی از نظر عاطفی میتوانند دو چهره داشته باشند؛ اگر کودک در بازیهایی قرار بگیرد که با همکاری حل مسئله و مدیریت هیجان باشد و روی چنین موضوعاتی تاکید کند، میتواند مهارتهای تنظیم هیجان و اجتماعی شدن را تقویت کند. اما بازیهای پرخاشگرانه که در آنها پرخاش وجود دارد، رقابتی، افراطی یا معمولا دارای محتواهای خشونت آمیز باشد باعث کاهش حساسیت هیجانی نسبت به خشونت و افزایش تحریک پذیری و شکلگیری الگوهای رفتاری منفی برای کودکان باشد.
وی اظهار کرد: از طرف دیگر، وابستگی زیاد به بازیها ممکن است با احساس تنهایی، اضطراب یا افسردگی پنهان همراه باشد. به ویژه زمانی که بازی به تنها منبع لذت یا فرار از واقعیت تبدیل شود.
خزایی ضمن تاکید بر اینکهوبازیها میتوانند به شکل غیر مستقیم عینک شناختی کودک را تغییر دهند گفت: وقتی کودک در جهانی زندگی میکند که پاداش داده میشود، خطرپذیری بدون پیامد واقعی تجربه میشود و قدرت با زدن یک دکمه به دست میآید، در دنیای واقعی تحمل ناکامیها، صبر و درک پیامد رفتارهایش در کودک کاهش پیدا میکند. در مقابل بازیهای هدفمند و آموزشی میتوانند نگاه کودک را به دنیای واقعیتر کنند.
وی افزود: پس نوع بازی محتوای آن و میزان همراهی والدین تعیین میکنند که بازی دنیای کودک را باز یا محدود کند.
این روانشناس با اشاره به تاثیر بازیها در کوتاه و بلند مدت گفت: در کوتاه مدت، بازیها میتوانند باعث تخلیه روانی هیجان یا حتی یادگیری شناختی شوند. اما در صورت مصرف زیاد نشانههایی مثل بیقراری، تحریک پذیری، خواب نامنظم و کاهش تمرکز را در کودک ایجاد میکنند. در بلند مدت خطر وابستگیهای رفتاری، انزوا، مشکلات اجتماعی و ضعف تنظیم هیجان نیز افزایش پیدا میکند.
وی ادامه داد: تحقیقات اخیر نشان داده است که ارتباط عاطفی ضعیف با والدین در کنار مصرف زیاد بازیهای دیجیتال میتواند سلامت روان کودک را به شکل جدی تهدید کند، به همین دلیل کیفیت رابطه والد و کودک و حضور آگاهانه والدین مهمتر از میزان زمان بازی است.
وی با اشاره به نقشپذیری کودکان میگوید: وقتی کودک خودش را به جای قهرمان بازی میگذارد، در واقع در حال تمرین نقش پذیری است که اگر هدایت شود بخشی از رشد تخیل و هویت اش را سالم میکند. اما وقتی این هویت خیالی جایگزین تجربههای واقعی زندگی شود، مثلاً کودک فقط در دنیای مجازی احساس ارزشمندی بکند، خطر گسست از واقعیت و کاهش تعاملات اجتماعی و سردرگمی هویتی را یه همراه دارد.
وی افزود: در چنین شرایطی کودک در دنیای واقعی احساس بی قدرتی، ناکارآمدی و ناکامی را تجربه میکند. والدین میتوانند این تخیل را به گفتوگو و بازیهای واقعی پیوند بزنند. مثلا با طراحی بازیهای نقش آفرینی در خانه یا صحبت درباره تفاوت قهرمان بازی و قهرمان در زندگی واقعی.
خزایی درباره عملکرد آزادانه یا افراطی والدین گفت: هر دو رویکرد میتواند در حالت افراطی آسیب زا باشد. نه آزادی بی حد و نه ممنوعیت مطلق درست نیست. بهترین راه مدیریت آگاهانه و گفتوگوی همدلانه است. یعنی والدین باید بازیهای مورد علاقه کودکشان را بشناسند، در مورد محتوای باری صحبت کنند و حتی گاهی همراه کودک بازی کنند تا به دنیای درونی او نزدیک شوند.
وی معتقد است: تعیین زمان مشخص بازی و همینطور محدودیت متناسب با سن و تعامل بین فعالیتهای واقعی و دیجیتال مهمترین اصلی است که باید به آن توجه کنیم. کودک به والدینی نیاز دارد که بفهمند چرا از آن بازی لذت میبرد، نه اینکه فقط چند ساعت بازی کرده باشد.
وی افزود: هر چقدر ما در رابطه با این موضوعات اطلاعاتمان را بالا ببریم، احساس امنیت بیشتری به کودکمان بدهیم و تعاملات خوبی با کودکمان داشته باشیم قطعاً میتوانیم از تاثیرات مخرب این موضوع جلوگیری کنیم./برنا
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه